amirali.ir eshgham


amirali.ir eshgham

شادي


سلام بچه ها دلم خيلي گرفته اون روز كه پيش عشقم بودم يكي ديد دردسر شده واسم الانم كه تو خونه شدم مثل يه زنداني همه همش دورمنن انگار ميخوام فرار كنم خسته شدم اگه واقعا كسي رو خواستن و باهاش بودن انقدر جرمه پس بايد الان منو اعدام كنن من اولين باره انقدر يكيو دوستدارم احساس ميكنم عاشق شدم اما چرا باهام اينطوري ميكنن خيلي خستم تا دم درم ميخوام برم مامانم دنبالمه گفت ديگه مدرسه نرو اما با كلي گريه تو روش وايسادم ديشب بازم دعوا شد خسته شدم از دستشون فكر ميكنن چيكار كردم امروز هرچي گشتم گوشيمو پيدا نكردم يعني مامانم برداشتتش نميدونم اما نيست موندم چطوري به احسان بزنگم يا اس بدم واقعا خستم

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: شادي قاسمي | تاريخ: شنبه 12 اسفند 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |